توضیحات
به یاری خداوند، بروزرسانی تمامی جلسات دوره روانشناسی ثروت ۱ شروع شده و تا کنون جلسه اول این دوره مجدداً ضبط شده و در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریدهاند، قرار گرفته است.
برای مطالعه مطالب هر جلسه و انجام تمرینات آن، بر روی لینک هر جلسه در پایین کلیک کنید.
خبرهای خوب درباره بروزرسانی دوره روانشناسی ثروت ۱:
- تمامی جلسات این دوره به صورت کامل از اول ضبط میشود. و هر چند روز یک بار، در بخش محصولات من در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریدهاند، قرار داده میشود.
- اطلاع رسانیِ قرار گرفتن هر جلسه در پروفایل شخصیتان از طریق «نمایشگر صحفه اصلی سایت» انجام میشود.
- دوستانی که قبلاً دوره روانشناسی ثروت ۱ را خریدهاند، به صورت رایگان، نسخهای جدید از جلسات این دوره را به ترتیبِ هر چند روز یکبار دریافت میکنند.
- هر جلسه از دوره، شامل توضیحات جداگانه و نظرات مجزا است که میتوانید تمرینات خود را در بخش نظرات آن جلسه انجام دهید.
نکات مهم:
تمامی جلسات قبلی این دوره از اتاق شخصی دوستانی که قبلاً این دوره را خریدهاند، حذف شده است و جلسات نسخهی جدید این دوره، به ترتیبِ هر چند روز یکبار، در بخش «محصولات من»، در اتاق شخصی شما قرار داده میشود و از طریق «نمایشگر صحفه اصلی سایت» اطلاع رسانی میگردد.
بنابراین اگر قبلاً این دوره را از سایت خریدهاید، میتوانید با خیال راحت، فایلهای جلسات نسخهی قبلی این دوره را که در هارد خود ذخیره داشتید پاک کنید و برای دریافت فایلهای جلسه اول از نسخهی جدید این دوره از اتاق شخصیتان در سایت، بخش «محصولات من» را انتخاب و روی نام این دوره کلیک نمایید و فایلهای صوتی و تصویری جلسات این دوره را دریافت نمایید.
زیرا آگاهیهایی که در جلسات نسخهی جدید این دوره ارائه میشود، آگاهیهای کاملتر، خالصتر و البته کاربردیتر از نسخهی قبلی است و هم شما را درباره قانون ثروت به درکِ بهتر و عمیقتری میرساند و هم مسیر تغییر باورهاتان و رسیدن به استقلال مالی را راحتتر میکند.
دوستانی که تصمیمی جدی برای تغییر وضعیت مالی خود دارند، این بهترین زمان برای خریدن دوره روانشناسی ثروت ۱ است تا با ما همراه شوید، آموزشتان را از اولین جلسه شروع کنید و قدم به قدم، فرایند تکاملی تغییر باورها و ساختن باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین و رسیدن به استقلال مالی را همراه با ما در بروزرسانی این دوره در قالب نسخهای جدید، طی کنید.
«ثروت» یک مدار و فرکانس است، یک برنامهی ذهنی که وقتی در ذهن کدنویسی و نصب میگردد، شخصیتی از اساس متفاوت با شخصیت قبلی در وجودت شکل میدهد که با ثروت، همفرکانس و هم نشین است.
این شخصیتِ متکی بر باورهای قدرتمدکننده و ثروت آفرین، موتور حرکت و هدایت تو به سمت ایدهها، راهکارها و فرصتهایی میشود که خروجی اش، آزادی مالی است.
برای همین، بزرگترین سرمایه گذاری ما برای رشد وضعیت مالیمان، نه تلاش برای یافتنِ شغلی بهتر، نه دعا برای برنده شدن در قرعه کشی، نه تقلا برای یافتنِ سهمی مناسب در بورس، نه تدوین برنامهای برای افزایش ساعات کاری یا سختتر کردن فعالیتهای فیزیکی، نه بلکه تلاشی ذهنی برای تغییر بنیادینِ باورهایمان درباره ثروت و ساختنِ شخصیتی متکی بر باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین است که «نگاهی از اساس متفاوت» درباره:
- رابطه ثروت با خوشبختی
- رابطه ثروت با معنویت
- رابطه ثروت با خداوند
- شیوهی خلق ثروت
در ذهنمان ایجاد میکند و به عبارت سادهتر، ذهنمان را ثروتمند میکند و این ذهنِ ثروتمند، رفتارها، نوع نگرش، رفتارها، عملکردها، ایدهها و واکنشهایمان را در مسیری هدایت میکند که خروجیاش فراوانی، برکت، نعمت و ثروت است.
دوره روانشناسی ثروت۱، که آموزشها و آگاهیهای ناب آن در هیچ کتاب و هیچ متد آموزشیای یافت نمیشود، دورهای است که اساسی ترین باورهای قدرتمندکننده برای خلق ثروت را شناسایی کرده و شیوهی ایجاد آنها در ناخودآگاه را آموزش داده است.
دورهای است که با «ارائهی منطقهای قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی»– از همین جایی که هستی و همین شرایط و امکاناتی که داری- دستِ باورهای بیمارگونهی ذهنت را برای شما رو میکند و منطقهای محدود و نخ-نمایی را برایتان در هم میشکند که ذهن در تمام این سالها، برای پذیرفتن اینهمه محدودیت مالی و غیر ممکن نشان دادنِ تغییر این وضعیت، برعلیه شما استفاده کرده بود.
آگاهیهای دوره روانشناسی ثروت ۱، همان کدهای ثروتسازی هستند که باید روی ذهنت نصب شوند، تا اصل و اساسی را از فرع باز بشناسی که درک آن، شما را تبدیل به بهترین مشاور برای رشدِ کسب و کارتان یا بهبودِ اوضاع مالیتان میسازد؛
چگونگی بزرگتر شدن از مسائل را به شما میآموزد و شخصیت حلال مسائل بودن را در وجودت شکل میدهد و هادی شما به سمت «چگونگیهایی» میشود که لازمه تغییر اوضاع مالیتان و رسیدن به استقلال مالی است:`
از قدمهایی که برای بهبود باید بردارید؛
محصول یا خدمتی که میتوانید ارائه دهید؛
نحوه نحوهی بازاریابی، مشتریمداری و همهی ایدهها، قدمها و اقداماتی که در فرایند رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی طی میشود.
در این دوره و در طی این فرایند، شما قوانین ثروت، چگونگی هماهنگ شدن و هم-قدم شدن با این قوانین، چگونگی ساختن باورهای ثروتآفرین و هم-فرکانس شدن با ثروت، ماندن در این فرکانس، رسیدن به ثبات در این فرکانس و چگونگی صعود به مدارهای بالاتر و هم-نشین شدن با نتایج بهتر را میآموزی و تجربه میکنی.
به اندازهای که باورهایت از فقر و کمبود، به سمت فراوانی و ثروت، بهبود پیدا میکند، این بهبود در باورها خودش را به شکل وضعیت مالیِ بهتر، درآمدِ بیشتر، توانِ مالی بیشتر و از نداشتن هزینههای غیرمترقبه، نشان میدهد و پایانی برای بهبودِ بیشترِ این باورها، متصور نیست.
بنابراین، تنها کارِ تو برای تمام طول زندگیات، فقط و فقط در مسیر این بهبود ماندن و این فرایند تکاملی را پیمودن است.
هرچه ترمزهای ذهنیِ بیشتری را در ناخودآگاهت شناسایی میکنی و از میان برمیداری، هرچه کدهای مخرب بیشتری را از برنامهی ذهنت حذف و کدهای اصلاح شده و ثروت آفرین را جایگزین میسازی، نه فقط جنبهی مالی زندگیات بهبود مییابد، بلکه این انرژی پاک، خالص و خداگونهی ثروت، بخش عظیمی از نگرانیهایت را حذف میکند و ظرف وجودت را آمادهی دریافت نعمتها و برکتهای بیشتر به شکل سلامتی، عشق، سپاسگزاری، بخشش، حسن خلق، تحسین، رهایی و سایر ویژگیهای خداگونه، میکند تا به قول قرآن، سعادت دنیا و آخرت را تجربه نمایی.
به همین دلیل، نمیتوانی هدفی مقدس تر از ثروتمند شدن در زندگیات بجویی. نمیتوانی شیوهای طبیعیتر از زندگی در نعمت و فراوانی، بیابی.
مأموریت این دوره، آموزشِ تنها اصل لازم برای تجربه استقلال مالی به فردی است، که آماده است تا بهای این تغییر را با صرف وقت، انرژی و هزینهی مالی بپردازد.
بنابراین، مهم نیست چه شغلی داری، کجا زندگی میکنی، چند سال داری، چه موانع و محدودیتهایی پیش پایت قرار گرفته است. زیرا این قانون و وعدهی خداوند است که: شرایط و نتایج شما تغییر میکند وقتی، شخصیت شما و نگرش شما از اساس و بنیان درباره ثروت ثروت تغییر میکند.
اما جهادی اکبر و تعهدی غیر قابل مذاکره برای زندگی به شیوهی آموزشها و آگاهیهای این دوره هست که وضعیت مالی زندگی شما را در طی فرایندی تکاملی، گونهای تغییر میدهد که کاملا با وضعیت کنونی و وضعیت شروع، بیگانه میشی.
تغییر شخصیت کنونی، به شخصیتی خلاق و مولد که از دل موانع، تضادها، شرایط، امکانات و تواناییها و علائق کنونیش شروع به خلق ثروت میکند، از دل چنین جنسی از تعهد اساسی شروع میشود.
ماموریت این برنامه
ما در جهانی زندگی میکنیم که مبتنی بر باور و فرکانس است. یعنی سیستمی که اساس باورهایمان را به شکل تجربه و اتفاق، در زندگیمان باز میتاباند.
پس میتوان گفت که ما تحت کنترل باورهایمان هستیم. رفتارهایی که داریم، نگاهمان، شخصیتمان، عملکردمان، واکنشهایی که در برابر مسائل مختلف داریم ، گرایشها و علائقمان، حتی نوع شغلی که بر میگزینیم و راهکارهای و ایدههایی که برای حل مسائل مختلف داریم، همه و همه در کنترل باورهایمان هستند و نتیجهی انجام آنها، اساسِ همان باورها را در زندگیمان خلق میکند.
باورها، فکرهای ارشدی هستند که به خاطر تکرار زیاد، آنقدر قدرت گرفتهاند که شاکلهی اصلی شخصیت ما و نوع نگاهمان ما به هر جزئی از جهان پیرامونمان را در کنترل گرفتهاند. به گونهای که تمام رفتارها، ایدهها، راهکارها و تفکرات ما پیرامون اساس آنها چرخانده میشود و آنچه به شکل وضعیت مالی، وضعیت سلامتی، وضعیت روابط و میزان آرامش و صلح درونی که تجربه میکنیم، چیزی جز اساس آن باورها نیست.
به این معنی که اگر شرایط مالیای که الان تجربه میکنی،
شرایطی است پر از محدودیت و اجبار برای چشمپوشی از این خواسته و آن خواسته؛
پر از دوندگیای همیشگی برای جور کردن هزینههای آخر ماه؛
پر از نگرانیها و آشفتگیهای ذهنیِ خواب از سر پران؛
که نه فقط جنبهی مالی زندگیات را تهدید کرده، بلکه جنبهی عاطفی و سلامتیِ زندگیات نیز از ترکشهای این معضل در امان نمانده است، به این معناست که باورهای محدودکننده درباره ثروت، به گونهای ذهنت را کد نویسی کرده و آن را جهت دهی میکند که، ناخودگاه در مقابل ثروتمندشدن مقاومت داشته باشی.
این کدهای مخرب، ترمزهای متعدد و متنوعی بر سر راه ثروتمندشدنت مینشاند. کدهایی که نه مثل علفهای هرز، بلکه درختچههای هرزِ به هم پیوسته، آنچنان در اعماق وجودت ریشه میدواند و به تمام جنبههای زندگیات نفوذ میکند و کانون توجهمان را در دست میگیرد که، هر فکر، هر ایدهای، هر راهکار و هر تلاشی در مسیری جهت دهی بشود که در نهایت، به بنبستِ محدودیتهای این باورها برخورد کند و اساس آنها را که محدودیتهای بیشتر است، وارد زندگیات کند.
به همین دلیل است که:
هرچه شغلهای متنوعی را امتحان میکنی، خروجی باز هم «لنگِ هزینههای آخر ماه بودن» است؛
هرچه مکانهای متفاوت را به منظور رونق گرفتنِ کسب و کارت انتخاب میکنی، خروجی باز هم «نگرانی از بازپرداخت قسطها و تقلا برای دریافت یک وامِ دیگر به منظور بازپرداختِ وام قبلی» است
هرچه ایدههای مختلفی را برای تولید محصولی متفاوت یا بهبود آن محصول اجرا میکنی تا از طریق افزایش فروش، پساندازی داشته باشی، خروجی باز هم «لنگِ مشتری ماندن و از عهدهی هزینههای تولید برنیامدن» است
هرچه ساعتهای کاریات را افزایش میدهی، هرچه خواستههایت را کاهش میدهی، هرچه توقعات را درباره «تجربه کیفیت» پایین تر میآوری، هرچه خودت را از تجربهی نعمتها محرومتر میکنی تا شاید از طریق کاهش هزینهها پس اندازی داشته باشی، باز هم از غیب هزینههایی برایت تراشیده میشود که اندک پساندازت را افعیوار میبلعد و دوباره «کاسهی چه کنم» در دستت میگذارد.
انگار هر قدمی که پس میگذاری، جهان یک قدم پیش میگذارد تا عرصه را برایت تنگ کند.
هرچه برای گرفتن مدارکِ بیشتری وقت، انرژی و هزینه میکنی، تا با گرفتن شغلی بهتر، درآمدی بیشتر کسب کنی، انگار سرعتِ این مسابقه بیشتر میشود و تو با وجودِ مدرکِ بالاتر، مجبور به تحملِ ردهی شغلیِ پایینتری هستی که احساس لیاقتات را زیر سوال میبرد و جنگی درونی را بر علیهات به راه میاندازد؛
سپس نگاهی به اطرافت میاندازی و آدمهایی را میبینی که در همان شهرند، همین شغلاند، همین تحصیلات را دارند، اما ثروتمند هستند. اما راحت زندگی میکنند، اما شغل آنها نه از عهدهی تمام هزینههایشان برآمده است، بلکه امکان با کیفیت زندگی کردن، مسافرت رفتن، خودروی خوب و امن سوار شدن، آزادی مالی داشتن، نگران هزینهها نبودن و بی پروا خرید کردن را نیز به آنها داده است.
با این حال، تنها جوابی که ذهنِ محدود تو برای دلیل این تفاوتِ فاحش بیان میکند این است که:
«حتما آنها خوش شانس ترند»
«حتمام سرنوشت من تجربه فقر است»
«باید کار خلافی انجام داده باشند، وگرنه به شیوهی صحیح که نمیشود»
«حتماً ثروتشان به قیمت فراموش کردن خدا حاصل شده، اما من هرگز حاضر به این کار نیستم»
«حتما عیش و نوششان فقط همین چند صباح است و تاوان سختی در آن جهان در انتظارشان است»
و…
دلایلی که میآوری، همان ترمزهایی است که به شدت پایت را رویشان فشردهای و متعجبی چرا با اینهمه تقلا برای سختتر فشردن گاز، ماشینت حرکت نمیکند؛
دلایلی که میآوری، همان موانع مخفیای است که راه ورود نعمتها و برکتها را به زندگیات سد کرده و هشتات را در گرو نُهات قرار داده است؛
هرچه آن دلایل در ذهنت قویتر باشد، «مانع» بزرگتر میشود و تو را از نعمتهای اساسی تری محروم میکند؛
هرچه آن دلیل برایت منطقی تر باشد، زهر این مار، سهمگینتر میشود و بیشتر تو را نیش میزند. زیرا در جنبههای بیشتری از زندگیات ریشه میدواند و به گونهای در ایدهها، راهکارها، شیوه نگاهت به مسائل و راهکارهایت برای حلشان رسوخ میکند که فارغ از سختکوشیها و تسلیم نشدنهایت، «خروجی» فقط به محدودیتها و کمبودهای بیشتر بیانجامد.
ماری سمی که مرتباً از طریق این ایدهها، راهکارها و شیوههای ناکارآمد، بیثمر و بیبرکت درباره حل مسائلت به ذهنت میرسد و تو را نیش میزند، دست پروردهی کانون توجهات و رها کردن افسار ذهنت در طی این سالهاست که به هر ورودی زهر آلودی خوش آمد گفته، هر محدودیتی را به عنوان سرنوشتش پذیرفته و با آن کنار آمده ، عدم لیاقت داشتن برای تجربهی زندگیای با کیفیت را قبول کرده و دیگر با آن کنار آمده است یا شاید به این انتظار نشسته که در جهانی دیگر، به خاطر اینهمه بدبختی مالی، مشمول تجربهی بهشت بشود.
اما به قول خداوند، اینها جز خیالی خام نیست.
پس این مار سمّی اما خوش خط و خال را که در فرم و قالب «شغلی که از آن متنفری اما به خاطر احساس عدم لیاقت، به خروجی بخور و نمیرش قانع شدهای»، «ایدههای ناکارآمدی که با وجود آگاهی از بینتیجه بودنشان، به خاطر باور به کمبود و احساس عدم لیاقت، باز هم مجبور به دل خوشکردن به خروجیشان شدهای»، «ترسهایی که نگاه تو به تواناییهایت و فرصتهای پیش رویت برای رشد را تردید برانگیز نموده» و نگرانیهایی که در قالب فرصتهای تمام شده و وضعیتِ غیر قابل تغییرِ کنونی خودش را ظاهر کرده است، بشناس.
و بفهم که اوضاع مالیِ نابسامان کنونیات قابل تغییر است اما:
نه با امتحان یک ایدهی دیگر؛
نه با نقل مکان کردن به یک شهرِ دیگر؛
نه با ترک این شغل و سراغِ شغل دیگری رفتن
زیرا مسئله این است که با «از این ایده به آن ایده رفتن»، «از این شغل به آن شغل رفتن» و «از این شهر به آن شهر رفتن»، با« افزایش ساعات کار»، با «کم کردن هزینههای جاری» و هزاران راهکاری که هیچ تغییری در اساس و بنیان فکریات ایجاد نمیکند، نتایج مالیات تغییر نمیکند بلکه فقط از این مشکل مالی به مشکلِ مالیِ دیگری برخورد میکنی و از این محدودیت خودت را رها میکنی اما گیرِ محدودیت بزرگتری میافتی. زیرا ذهن تو هنوز در سیطرهی همان باورهای محدودکننده مانده است و تو را در مداری نگه داشته که قلمرو باورهای محدودکننده است و تا زمانیکه این اساس از محدودیت میآید، خروجی هر تلاشی، قطعاً فقط محدودیتهای بیشتر است.
بنابراین، برای تغییر این وضعیت مالی، باید قدمی بسیار اساسی تر برداشته شود. قدمی که تو را از این مدار خارج میکند، فقط از طریق تغییر باورهای محدودکننده و ساختن باورهای قدرتمندکنندهای برداشته میشود که ذهنت را برای ثروت، برنامهریزی میکند.
توجه :ارزش ریالی این محصول در وبسایت abasmanesh.com به قیمت ۶۵۰۰۰۰۰ تومان می باشد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.