توضیحات
دکتر جو دیسپنزا پزشک، دانشمند و عارف امروزی است. او همچنین ترکیبگر اطلاعات است و آرمانی دارد که از چارچوبهای یک رشتهی علمی واحد فراتر میرود. جو با استفاده از حوزههای متنوع علمی مانند اپیژنتیک، بیولوژی مولکولی، نوروکاردیوگرافی و فیزیک کوانتومی، مرزهای سنتیای را که بین اندیشهی علمی و تجربهی بشری فاصله افکندهاند، در مینوردد.
در طول تاریخ بشر بسیار پیش آمده است که افراد عادی تجربههایی را از سر گذراندهاند که آنها را به ورای محدودهی آن چیزی رسانده است که ما ممکن میپنداریم. جو دیسپنزا با سبکی ساده، سلیس و قابل فهم کشفیات تحول آفرین علم کوانتومی و آموزههای عمیق گذشته را که عرفا عمر خود را وقف تسلط بر آن میکردند در یک کتاب گرد هم آورده است – او به ما نشان میدهد که چطور ماوراء طبیعی شویم.
مقدمه ای از دکتر جو دیسپنزا:
میدانم که نگارش این کتاب ریسک بزرگی برای من و آوازهام است. افراد زیادی وجود دارند – از جمله برخی از اعضای جامعهی علمی – که کار من را شبه علم میدانند، خصوصاً پس از انتشار ماوراء طبیعی شدن. در سابق بسیار نگران نظر این منتقدین بودم. در اوایل مسیر نویسندگی، همیشه هنگام نگارش این منتقدین را در نظر داشتم و میخواستم کاری کنم که آنها اثرم را تأیید کنند. برایم مهم بود که این جامعه من را بپذیرد. اما روزی داشتم در لندن سخنرانی میکردم؛ خانمی میکروفون را گرفت و داستان شفا یافتنش از بیماری را بازگو کرد – اینکه چطور با استفاده از کارهایی که من در کتابهای دیگرم ذکر کردهام، شفا پیدا کرده بود – در این لحظه دگرگون شدم.
برایم روشن شد که هر کاری کنم، این دانشمندان بدبین که باورهای خاص خود را در مورد امور ممکن دارند، از کار من خوششان نخواهد آمد. وقتی به این نکته پی بردم، دانستم که بخش زیادی از انرژیام را هدر دادهام. دیگر علاقهای نداشتم که این افراد را در مورد پتانسیل بشر متقاعد کنم – خصوصاً آن عدهای که امور عادی و طبیعی را بررسی میکنند. من به هر چیزی علاقه داشتم جز امور عادی و دوست داشتم مقولهی ماوراء الطبیعه را بررسی کنم. مطمئن شدم که باید از این تلاش بیحاصل برای متقاعد کردن جوامع علمی دست بردارم و بجای آن انرژی خود را به بخش دیگری از جمعیت معطوف کنم که میخواهند به حرفهای من گوش دهند.
در جایی از زندگیام هستم که برایم مهم نیست دیگران در موردم چه میگویند – و بدون شک من هم ایرادهای خاص خودم را دارم – اما بیش از هر زمانی میدانم که دارم در زندگی مردم تفاوت ایجاد میکند. این را با نهایت تواضع میگویم. سالها تلاش کردهام تا بتوانم اطلاعات علمی پیچیده را طوری ساده کنم که افراد بتوانند آن را درک کرده و در زندگی خود به کار بندند.
در واقع طی چهار سال گذشته، من در کنار تیم محققین و کارمندانم، تلاشهای زیادی کردهایم که دگرگونیهای بیولوژیکی افراد را بصورت علمی اندازهگیری، ثبت و تحلیل کنیم تا به دنیا ثابت کنیم که افراد عادی نیز میتوانند کارهای غیر عادی انجام دهند. مطالبی که قرار است در این کتاب بخوانید نامتعارف است و معمولاً بیشتر ساکنین این کرهی خاکی آن را نادیده می گیرند و درک نمیکنند. محتوای این کتاب بر آموزهها و تمارینی استوار است که نقطهی اوج آنها ایجاد این توانایی در فرد است که بتواند در قلمروی عرفان قدم بگذارد. البته در کنار این میخواهم به شما کمک کنم بین دنیای علم و دنیای عرفان نیز پلی بزنید و این دو را به هم وصل کنید.
این کتاب را نوشتم تا آن چیزی را قابل فهم کنم که همیشه از نظرم ممکن بوده است. میخواستم به دنیا نشان دهم که میتوانیم زندگی بهتری برای خود ایجاد کنیم – که ما موجوداتی خطی نیستیم که زندگی خطی داشته باشیم، بلکه موجوداتی چند بعدی هستیم و زندگی چند بعدی داریم. امید است خواندن این کتاب به شما کمک کند متوجه شوید که تمام امکانات آناتومیک، شیمیایی و فیزیولوژیکی مورد نیاز را در اختیار دارید و میتوانید به آن موجود ماوراء طبیعی تبدیل شوید که در درونتان نهفته است و منتظر است بیدارش کنید.
در گذشته دوست نداشتم راجع به این حوزه از واقعیت حرف بزنم، چون میترسیدم مخاطبانم بر اساس باورهای شخصی خود دسته دسته شوند. اما مدت زیادی بود که میخواستم این کتاب را بنویسم. در گذر سالها من تجربههای عرفانی غنیای را از سر گذراندهام که برای همیشه تغییرم داده است. این رویدادهای درونی بر شخصیت کنونی من تأثیر گذاشته است. میخواهم برخی از سنجشها و بررسیهایی را به شما نشان دهم که در کارگاههای پیشرفتهمان در سراسر دنیا انجام دادهایم. به این دلیل در این کارگاهها دادههای شاگردان را جمعآوری کردم که بهبود قابل توجهی در سلامتی آنها مشاهده کردم و میدانستم که این افراد در حین مراقبه دارند سیستم بیولوژیک خود را تغییر میدهند.
هزاران هزار اسکن مغزی داریم که نشان میدهد این تغییرات فقط تصورات ذهنی نیست، بلکه واقعا در مغز این افراد به وجود آمده است. تعداد زیادی از این افراد تنها ظرف چهار روز (طول دورهی کارگاه پیشرفته) این تغییرات را در خود ایجاد کرده بودند. تیمهای علمی ما این اسکنهای مغزی را قبل و بعد از کارگاه و نیز گاهی در طول مراقبه و تمرین با استفاده از دستگاه EEG ثبت کردهاند. این تغییرات آنقدر شگفت انگیز بود که من را مات و مبهوت ساخته بود.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.